قطعا همتون حداقل برای یکبار قصد داشتید تا یک مقاله یا متن تخصصی و علمی رشته خود را ترجمه کنید.برای اینکار احتمالا اول دیکشنری را باز کرده کنار خود گذاشتید و معنی همه کلماتی را که نمیدانستید در متن نوشتید و شروع کردید به جمله سازی!!
یعنی کاری که سال های ابتدای تحصیل در دبستان یاد گرفتید: با کلمات زیر جمله بسازید.
اما واقعا ترجمه این نیست.
مهارت ترجمه تا حد زیادی مستقل از مهارت زبانی است. مثلاً، شخص آذری زبانی که به فارسی نیز تسلط دارد، توانایی زیادی برای ترجمه متون از آذری به فارسی یا بلعکس ندارد.
به بیان دیگر، مهارت ترجمه عموماً در اثر ترجمه مداوم و مهارت زبانی مثل صحبت کردن در اثر تمرین مداوم مکالمه به دست میاید.
یعنی، مهارت ترجمه عبارت است از ایجاد ارتباط ذهنی بین کلمهها و ساختارهای یک زبان و زبان دیگر، به گونه ای که مترجم با دیدن یا شنیدن یک عبارت میتواند به سرعت معادل آن را در زبان دیگر فراخوانی کند؛ و میزان این سرعت عمل و همچنین دقت در این کار، بستگی به مهارت ترجمه شخص دارد، نه تسلط عمومی او بر زبان! (برخلاف باور عمومی!)
البته، این بمعنی آن نیست که یک زبان آموز توانایی ترجمه و تمرین آن را بطور کلی ندارد، بلکه به این معنی است که در مقابل میزان زحمتی که برای تمرین ترجمه میکشید، نباید انتظار تأثیر زیاد داشته باشید چون هر کاری نیاز به مهارت ویژه ای دارد!